جنگها میتواند ملتها را به خود بیاورد، جنگ چالدران توانست قدسیت شاه صفوی را تا حدودی مخدوش کند؛ ولی ما بعد از شکستهای بزرگ دیگر هم به خودمان نیامدیم، جنگ نه تنها افراد جنگطلب و نابلد را خلع نکرد که آنها با جنگ کاسبی کردند، به شهرت رسیدند و بت ساختند. مشروطه نتیجه کار فکری کسانی بود که ریشههای عقبماندگی ما را شناخته بودند؛ ولی ظرفیت عمل به حرفهای آنها نبود. حرکتی بود که تمام و کمال اجرا نشد و نتایج آن هم تمام و کمال نبود؛ شعر نو یکی از این نتایج بود. بعد از تلاشهای متفکران پیشامشروطه مثل آقاخان کرمان و آخوندزاده به جمالزاده و هدایت میرسیم. اما کتابهای معاصر ما را توی این زمینه صادق زیباکلام و جواد طباطبایی نوشتهاند تا برسیم به جامعهشناسی خودمانی حسن نراقی که خیلی صریح و صمیمی با ما حرف زد و با شهامتی که داشت افشاگری کرد. بعد از نشان دادن عقبماندگی به کسانی رسیدیم که علل عقبماندگی ما را بیان کردند، محمدعلی ایزدی، و کاظم علمداری از این دسته هستند تا برسیم به حسین عظیمی و فرامرز رفیعپور که از توسعه گفتند و امروز افرادی هستند که فعالیت خودشان را روی توسعه متمرکز کردهاند؛ مجتبی لشکربلوکی و محسن رنانی. کتاب مبانی و توسعه از محمدرضا زادهوش جدیدترین کتابی است که توی این زمینه منتشر شدا و میتوانی از کانال تلگرامی اندیشه فردا دانلودش کنی.
https://t.me/zadhoush/1410این کتاب با محوریت انسان و با تکیه بر خودپژوهی به نگارش درآمده.